بخش دوم-مؤلفه ها و ویژگی های سبک زندگی مهدوی، مؤلفه های سبک زندگی غربی
وقتی که مجموع آیات و روایات را نگاه می کنیم می بینیم که به سه مؤلفه ی اصلی توجه دارند. زندگی که با محوریت اهل بیت علیهم السلام و عبودیت باشد و فضای خدا محوری در آن حاکم باشد، ما خدا محور، شریعت محور و وظیفه محور هستیم. این سبک زندگی اسلامی و مهدوی است اما در مقابلش سبک زندگی غربی خدا گریز، شریعت گریز و نفع طلب است.
احتکار، در اسلام گفته می شود که حرام است اینکه مثلاً شما اموالی را در انبار نگهداری کنید، بازار مسلمین دچار تلاطم شود بعد به فروش برسانید این حرام است اما ممکن است در نگاه اقتصاد غربی گفته شود که این یک سیاست، زیرکی و درایت است یعنی یک سال نگهداری شود بعد به فروش رسد. ولی در سبک زندگی اسلامی کاملاً شما وظیفه محورید، باید نگاه کنید ببینید جامعه ی مسلمین الان به چه چیزی نیاز دارد؟ پس «خدا محور بودن، شریعت محور بودن و وظیفه محور بودن» این اصول اصلی زندگی اسلامی و مهدویست و در برابرش خدا گریزی شریعت گریزی و نفطع طلبی است.
دقیقاً ما این مورد را هم در بحثی که امروزه در خود فضای غرب هم است که اصطلاحاً خودشان یک مبانی دارند بنام «اسپری چوالیتی» یا عنوان های «نیو ریجلنز ماومنت» (ادیان جدید و جنبش های نو پدید دینی) از اینها استفاده می کنند. دقیقاً در این نوع اخلاق های نوظهور و ادیان نوظهور و چیزهایی که به عنوان عرفان های نوظهور ارائه می دهند ما باز خدا گریزی شریعت گریزی و نفع طلبی را می بینیم، که این همان ادامه ی سبک زندگی شیطانی و سبک زندگی جاهلانه و تاریک است. به عنوان نمونه عرض می کنیم که: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ‏» خلقت انسان ها به خاطر عبودیت محوریست.
ملا هادی سبزواری در شرح الاسماء الحسنی می فرمایند: در شب معراج خداوند خطاب کرد به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: امشب بالاترین چیزی که می خواهی از من بخواه تا آن را مستجاب کنم. رسول خدا می فرمایند که خدایا تو خودت بهتر می دانی بهترین چیز برای بنده چیست. خداوند می فرمایند من شما را به نهایت بشریت و کمال می رسانم و آن این است که شما را متصف می کنم به عبد و عبودیت. آیه قرآن در سوره اسراف است که «سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلاً» بعد از آن نبوت، رسالت و امامت. ای رسول خدا من امشب تو را به عبودیت متصف می کنم، تو بالاترین درجات را دریافت کردی عبد من شدی، به همین دلیل عبودیت نهایت کمال بشری است.
در دوران وجود مقدس حضرت ولی عصر هم تمام همت حکومت حضرت این است که ما عبد و تسلیم خدا بشویم عبودیت ایجاد شود. به همین خاطر فرمودند زمانی که حضرت مشرف می شوند دست بر سر یارانشان می کشند و عقول انسان ها را کامل می کنند. عقل در روایت با علم متفاوت است. گاهی ممکن است انسانی عالم باشد اما عاقل نباشد.
عقل در روایات چیست که حضرت در حکومتشان به انسان ها عقل می دهد و عقول انسان ها را تکمیل می کند؟ عقل در روایات فرمود «العَقلُ ما عُبِدَ بِهِ الرَّحمانُ‌ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ» عقل آن چیزی است که تو به وسیله اش بهشت و عبودیت و نزدیکتر شدن به خداوند را برای خودت فراهم می کنی. یعنی تسلیم محض بودن برای خداوند و این یکی از مؤلفه های اصلی زندگانی در دوران حکومت حضرت مهدی ارواحنا له الفداء است.
این اولین مؤلفه ی سبک زندگی اسلامی است؛ عبودیت محور بودن. شیطان خودش را در این برابر قرار می دهد یعنی من عبودیت را از انسان ها می گیرم که در سوره اعراف بیان شد «وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ» خدایا من عبودیت را از انسان ها گرفتم. وقتی این شکر را گرفتم نماز نمی خواهد، روزه نخواهد گرفت و تسلیم امر تو نخواهد بود.
نکته دوم که در مؤلفه های زندگی مهدوی دیده می شود شریعت محور بودن می باشد. وجود مقدس امام حسن مجتبی علیه السلام خطاب به آقا فرمودند که: امام چه کسی است؟ فرمود: آن کسی که به حلال و حرام خدا پایبندتر است. هر چقدر بیشتر به حلال و حرام مقید باشیم، با تقواترین انسان ها امام آن جامعه می شود و این یعنی شریعت محور بودن. در نظام غربی اولین کاری که می کنند شریعت را رها می کنند گفته می شود که شریعت نیاز نیست شما آدم خوبی باش نماز نخواندی، نخواندی روزه نگرفتی، نگرفتی این دقیقاً جزء زندگانی شیطانی است در برابر زندگانی وحیانی و اسلامی و مهدوی.
نکته دیگر وظیفه محور بودن است؛ باید فرهنگ دین و سبک زندگی مهدوی را رایج کنیم در زندگی. وقتی سبک زندگی هایمان جاهلانه و ظلمانی و شیطانی باشد از خدا و اهل بیت غافل می شویم ولی وقتی سبک زندگی مان مهدوی و اسلامی شود می گوییم وظیفه داریم به برادر مؤمنمان خدمت کنیم. گاهی اوقات ما در زندگی اسلامی و مهدوی وظیفه محور هستیم یعنی باید ببینیم در این زمینه چه وظایفی بر عهده داریم.
نتیجه گیری سبک زندگی اسلامی و مهدوی
بنابر آیات قرآن و روایات دو نوع زندگی بیشتر نداریم یعنی قسم سومی قابل تصور نیست؛ یا زندگانی عالمانه، عاقلانه و نورانی است که بر مبنای عبودیت و ولایت الهی است و یا زندگانی ظلمانی، تاریک و جاهلانه است و بر مبنای ولایت شیطان شکل می گیرد. در قرن چهاردهم میلادی به بعد هم تفکر غرب با مبنای تفکرات «اوبانیستی» در عرض زندگی جاهلانه و شیطانی سبک زندگی شیطانی را احیا و علمی کرد و مؤلفه های زندگی عبودیت محوری، شریعت محوری و وظیفه محوری بود و در برابرش زندگانی غیر اسلامی و شیطانی است.
به نتایج این بحث که ما در زندگی خودمان بر گردیم روایات اهل بیت علیهم السلام را می بینیم که چه وظیفه ای داریم در اقتصاد، فرهنگ و سیاستمان، و اگر ما بر مبنای زندگی و سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام حرکت کنیم خیلی از مشکلاتی که امروزه دامن گیر جامعه و انسان هاست و به ویژه توجه نکردن به امور مسلمین که به نحوی دامن همه ما را گرفته انشاء الله از زندگی ما رخت بر می بنده و جامعه منتظر که فراهم بشود سنخیت به وجود می آید.
برگرفته از سخنرانی آقای شهبازیان